Web Analytics Made Easy - Statcounter

جدال میان اپوزیسیون خارج کشور طی چند ماه اخیر اگر چه در ابتدا به صورت زیر پوستی دنبال می شد، اما پس از گردهمایی برلین به دلایل معلوم از جمله کمیت غیرمنتظره آن که در مقایسه با تجمعات چند هزار نفر هواداران سازمان رجوی بسیار برای او و تشکیلاتش غیرمنتظره و تهدیدآمیز جلوه کرد، به شکلی آشکار به رویایی مسعود رجوی و جناح به فراخوانی رضا پهلوی منجر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پرداختن به کم و کیف این رویایی از جهاتی بخصوص از جهت برافروختگی رجوی و دلایلی که بخصوص در پیام ۲۲ بهمن به آن استناد کرده می تواند حائز اهمیت باشد. این موضوع از جهاتی هم می تواند برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت باشد. واکنش های وزارت خارجه به دولت های اروپایی و به‌طور مشخص بابت برگزاری تجمعات اعتراضی در برلین و همچنین واکنش به عدم دعوت ایران در نشست سالانه امیتی مونیخ که با لحنی تهدیدآمیز همراه بود، ناظر بر این ادعا است. این در حالی است که مواضع وزارت خارجه ایران در رابطه با گردهمایی های سالانه «مجاهدین» در ویل پنت فرانسه در مقایسه با گردهمایی برلین چندان که باید و شاید حساس نبوده. به این موارد اضافه کنید همسویی خواسته و ناخواسته در دور جدید ضدیت و افشاگری علیه رژیم گذشته، تا اهمیت آنچه می توان به خطر بچه شاه» تعبیر کرد، بیشتر آشکار شود.

آنچه اما مسعود رجوی را بابت فراخوان و تحرکات سیاسی صرفنظر از وزن و اعتبار خود و رضا پهلوی به شدت نگران و به واکنش گسترده مریدان و به‌خصوص پیام تند و تیز شخص رجوی منجر شده، حداقل از حیث انتقاداتی که به پلتفرم رضا پهلوی مطرح کرده، قابل تامل است. رجوی علاوه بر این که با تحریف صورت مسئله می کوشد پلتفرم رضا پهلوی را به احیای نظام سلطنتی تنزل دهد، به شدت نسبت به بلاتکلیفی نوع نظام سیاسی به این شکل واکنش نشان داده‌،
«بی‌جواب گذاشتن «سلطنت یا جمهوری» و موکول کردن آن به بعد یا پای صندوق رأی، به بهانهٔ برهم نخوردن وحدت، انکار حاکمیت و رأی جمهور ملت است. این فریبکاری و خیانت و انحراف و تفرقه به سود رژیم است. هم‌چنان‌که مسایل اساسی دیگر مانند انحلال […]، آزادی‌ها و حقوق زنان، حقوق ملیتها و زمانبندی تشکیل مؤسسان را هم نمی‌توان به بعد موکول کرد».

واکنش رجوی در حالی به بلاتکلیف گذاشتن یا به بعد موکول کردن نوع نظام سیاسی که علی القاعده می باید به رفراندوم گذاشته شود، یا قانون اساسی که می باید از طریق تشکیل مجلس موسسان تدوین شود، واکنش نشان می دهد که به‌طور فردی و یک جانبه هم تکلیف نوع نظام سیاسی و دولت موقت و صاحب اصلی قدرت در دورانی که به گذار تعبیر شده، و مضحک‌تر از همه رئیس جمهور دوران گذار را بیش از چهل سال پیش انتخاب کرده است. در کتاب موسوم به اساسنامه شورای ملی مقاومت که در همان اولین ماه های فرار رجوی به پاریس تدوین شده، نظام سیاسی آینده با اندکی پس و پیش کردن جمهوری اسلامی به جمهوری دمکراتیک اسلامی تبدیل شده است. نامگذاری که همان زمان منجر به اعتراض برخی متحدین چپ رجوی در شورا گردید. پاسخ صریح رجوی به این اعتراض ها این بود که نمی خواسته با حذف اسلامیت از عنوان نظام سیاسی گزک و بهانه ضداسلامی به دست حاکمیت ایران بدهد. به‌علاوه این که مرامنامه اولیه شورای ملی مقاومت آنچنان همه اهرم های قدرت را در انحصار رجوی به عنوان فصل الخطاب همه تصمیم گیری ها قرار داده بود که تنها بعد از دو سال بخش عمده ای از متحدان حزبی و منفرد ناگزیر به استعفا شدند. شرح آن اساسنامه و ریزش های گسترده از شورای رجوی تا امروز همچنان ادامه دارد. آنچه اما حائز اهمیت مضاعف است، انتصاب مریم عضدانلو از سوی شخص رجوی به مقام رئیس جمهور در شش ماه مفروض شده دوران انتقال تا زمان برگزاری انتخاباتی است که برگزاری آن نیز معطوف به اختیار مسئول اول شورای ملی مقاومت یعنی مسعود رجوی شده است. البته رجوی این اختیار را در زمانی برای خود لحاظ کرد که هنوز خود را منصوب به مقام رهبر عقیدتی و ایدئولوژیک نکرده بود. مقامی فرازمینی و مقدس که هم شخص رجوی و هم مریدان خاص او و به‌علاوه رئیس جمهور انتصابی به تصریح و تاکید به امامت تعبیر می کنند.

در این که سازمان رجوی تهدید رقیب خود را به شدت جدی گرفته و به آن واکنش های متنوع و گسترده نشان خواهد داد، تردیدی نیست و با دعوت رضا پهلوی به نشست امنیتی مونیخ ابعاد تازه ای خواهد گرفت.
اینکه این جدال آشکار برون مرزی چه اندازه متوهمانه و چه مقدار می تواند جدی انگاشته شود، نشانه های آن را پیش از هر چیز می باید در واکنش های داخلی چه از جانب حاکمیت و همان اندازه از جانب منتقدین و مخالفان داخلی ردیابی کرد. تحرکات زیرپوستی برای احیای برجام و تصریح مقامات ایرانی به توافق سال ۲۰۱۵ و مذاکرات غیرمستقیم با مقامات آمریکایی می تواند به بخشی از جدی گرفتن تحرکات اپوزیسیون برون مرزی تعبیر کرد.

بیشتر بخوانید: حذف ایران از «مجامع بین المللی» عادی می‌شود؟ / چرا کرسی ایران در «کنفرانس امنیتی مونیخ» به «اپوزیسیون» واگذار شد؟ انتقاد تند عبدالکریم سروش از «نشست اپوزیسیون» در دانشگاه جرج‌تاون زیباکلام: بعد از «ساواک»، به‌زودی، باید از صدام و رجوی و سعید امامی و ... هم «حلالیت» بطلبیم!

۲۱۲۲۰

کد خبر 1734946

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اصلاح طلبان جبهه متحد اصولگرایان اپوزیسیون نظام سیاسی رضا پهلوی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۸۱۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟

همشهری آنلاین: رحیم‌علی خرم مقاطعه‌کار معروف زمان پهلوی و صاحب کاباره جزیره (پارک ارم کنونی) در آن زمان، روزگاری یک کارگر ساده آسفالت‌کار بوده که بواسطه آشنایی اتفاقی با مادر شاه به یک سرمایه‌دار بزرگ تبدیل شد. رحیم‌علی فرزند بیک‌علی حدود سال 1300 در روستای کوهپایه زبیر از توابع ساوه متولد شد. او در جوانی با هدف یافتن شغل و کسب درآمد راهی تهران شد و به لطف جثه‌ای قوی و نیرومند در یک پروژه آسفالت‌کاری در پایتخت به عنوان کارگر ساده مشغول به کار شد. از قضا این گروه آسفالت‌کار یکی از روزها برای ترمیم معابر کاخ سلطنتی به سعدآباد رفتند و همان جا نقطه آغاز ارتباط خرم با دربار پهلوی بود چرا که مادر شاه در محوطه کاخ وی را دید و همان روز او را به حضور خود فراخواند. گفته می‌شود علت راهیابی خرم به دربار، روابط غیر عادی او با ملکه مادر بوده است. به این ترتیب آشنایی رحیم‌علی خرم با مادر شاه نقطه آغاز ترقی او بود و از این زمان، این شخص به حکم ارتباط و وابستگی به مادر شاه، وارد چرخه فاسد حاکمیت پهلوی شد و به سرعت با برادران شاه وارد روابط اقتصادی شد. او با محمودرضا پهلوی و حمیدرضا پهلوی رابطه نزدیکی داشت و حتی قرار بود پسر خرم با دختر حمیدرضا ازدواج کند. داستان آشنایی رحیم علی خرم با مادر شاه در کتاب «من و فرح پهلوی»، نوشته اسکندر دلدم با جزئیات بیشتری آمده است. نویسنده این کتاب، اسکندر دلدم از افراد مورد وثوق دربار پهلوی و از نزدیکان دولتمردان این رژیم بوده است. او به دلیل شغل خبرنگاری‌اش، ارتباطات وسیعی با دربار و مقام‌های تراز اول کشور داشته است. دلدم در خاطراتش در کتاب«من و فرح پهلوی» آورده است: مادر شاه، اکثر شب‌ها در کاخ اختصاصی خود مجلس بزم به راه می‌انداخت و با آن سن زیاد به سه چیز علاقه داشت. یکی مصاحبت با مردان قوی هیکل و عظیم‌الجثه که آخرین آن، رحیم‌علی خرم، مقاطعه کار معروف و صاحب کاباره جزیره (پارک ارم کنونی) بود. دوم به «سگ» علاقه مفرطی داشت و همیشه در اطراف او، حتی روی پاها و در بغلش چندین سگ از نژادهای مختلف دیده می‌شد. سومین سرگرمی مادر شاه، برپایی مجالس طرب بود. پای ثابت مجالس بزم و طرب ملکه مادر، خواننده کهن سال و قدیمی «ملوک ضرابی» بود که چندین مدال درجه اول همایون (مدالی که معمولا به فرماندهان عالی رتبه ارتش و رجال درجه اول سیاسی داده می شد) از شاه و مادرش گرفته بود! مادر شاه یک شوهر رسمی به نام آقای ملک پور داشت. من ملک پور را از نزدیک می‌شناختم. ملک پور علاوه بر کارها و مشاغلی که داشت، در کار خرید و فروش اتومبیل دست دوم نیز فعالیت می کرد و پاتوق او، نمایشگاه مرحوم شعبان رحیمی پور در ضلع جنوبی میدان فردوسی بود. بسیاری از رجال و امرای ارتش چون سپهبد کمال و سپهبد وشمگیر هم بعداز ظهرها در این نمایشگاه فعالیت اقتصادی داشتند. ماجرای آشنایی ملکه مادر با رحیم‌علی خرم نیز بسیار خواندنی و جالب است. رحیم‌علی خرم،کارگر ساده (آسفالت کار) بود و هیکل درشت و نخراشیده‌ای داشت. یک روز که خیابان‌های کاخ سعدآباد را تجدید آسفالت می‌کردند، رحیم‌علی خرم پس از کار زیاد و بعد از صرف ناهار مشغول چرت زدن و استراحت زیر یکی از درخت‌های محوطه کاخ سعدآباد بوده که از قضای روزگار، شاهین بخت و اقبال در اطراف هیکل نتراشیده و نخراشیده او به پرواز در می‌آید و مادر شاه که همراه با ندیمه‌اش از آن محل عبور می‌کرده و چشمش به هیکل غیرعادی کارگری که در آن آفتاب نیمروز به حالت طاق باز(!) خوابیده و دستمالش را هم روی صورتش کشیده بود، می‌افتد و بلافاصله می‌گوید این مرتیکه پدرسوخته را به کاخ اختصاصی بیاورید تا ببینم به چه جرئتی به این وضع فجیع(!) در ملأ مادرشاه خوابیده است! فورا رحیم‌علی را بلند می‌کنند و به حضور والده مکرمه شاهنشاه می‌برند و از همین لحظه، زندگی رحیم‌علی دگرگون و کارگر آسفالت کار مبدل به بزرگ‌ترین مقاطعه‌کار آسفالت کار دستگاه‌ها و ادارات دولتی می‌شود. خرم پس از این دیدار، مورد توجه مادر شاه قرار گرفته و به زودی صاحب مکنت و ثروت فوق‌العاده‌ای می‌شود. رحیم‌علی خرم بعدها، محل کارگاه آسفالت‌پزی خود در جاده کرج را تبدیل به کاباره جزیره کرد و زمین‌های اطراف آن را صاحب شد و پارک خرم (پارک ارم فعلی) را تاسیس کرد. خرم به وسیله ایادی خود در این پارک، زنان و دختران جوان و حتی زنان شوهرداری را که همراه با شوهر و فرزندان خود به این محل آمده بودند، می‌ربود و در محل مخصوصی که در پارک برای خود ساخته بود، مورد تجاوز قرار می‌داد.

رحیم‌علی خرم که در آغاز به عنوان مقاطعه‌کار آسفالت به ثروت‌اندوزی می‌پرداخت، کمی بعد با رانت‌خواری توانست اغلب قراردادهای پیمانکاری را به نام خود منعقد کند. حسین فردوست رئیس دفتر اطلاعات شاهنشاهی و دوست نزدیک شاه در این باره در کتاب«ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» می‌نویسد: «یک نمونه کوچک در مقایسه با سایر فعالیت‌ها در سطح کشور عبارت بود از آسفالت خیابان‌های تهران. شهرداری چندین سال متوالی با یک مقاطعه‌کار [که نام او رحیم‌علی خرم بود] قرارداد بست که در طول یک سال در قبال فلان ‌مقدار وجه (رقم به درستی خاطرم نیست ولی آن‌قدر بود که مقاطعه‌کار توانست برای هر سال 200 میلیون تومان به مقامات شهرداری رشوه دهد) مسئولیت آسفالت خیابان‌های تهران را عهده‌دار گردد. مقاطعه‌کار فوق، خیابان‌ها را لکه‌گیری می‌کرد و در برخی خیابان‌ها یک ورقه نازک چند سانتی آسفالت می‌ریخت. در فصل زمستان به علت یخبندان، این آسفالت‌ها درمی‌آمد و چاله‌هایی در خیابان‌ها ایجاد می‌کرد که رانندگی در خیابان‌های تهران مسئله شده بود و زیان‌های فراوانی به خودروها و به خصوص فنرهای خودرو وارد می‌کرد. این کار چند سال متوالی ادامه یافت و وضع را به محمدرضا گزارش دادم. محمودرضا برادر محمدرضا با این مقاطعه‌کار به طور صوری شریک بود و درصدی دریافت می‌داشت. نتیجه گزارش من فقط این شد که سال بعد با آن مقاطعه‌کار قراردادی بسته نشد ولی نه به سوءاستفاده در شهرداری کاری داشتند و نه به مقاطعه‌کار ایرادی وارد شد.»

رحیم‌علی خرم با اشرف پهلوی هم رابطه خوبی داشت. ابوالحسن عمیدی نوری، روزنامه‌نگار و نویسنده، نماینده مجلس شورای ملی و از کارگزاران رژیم پهلوی، در کتاب«یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار» در این‌باره می‌نویسد: «یک روز که والاحضرت اشرف می‌خواست به اروپا برود خرم بیش از یکصد هزار دلار... از تمام صرافی‌های تهران خرید و جمع کرد یعنی هشت میلیون ریال آن روز خرج کرد. آن اسکناس‌ها را در بسته مخصوصی پیچید و به فرودگاه رفت و دست والاحضرت را ماچ کرد و آن بسته را تقدیم نمود.» در سال 1341 و در دوران نخست‌وزیری علی امینی، خرم به اتهام یک کلاهبرداری کلان به مبلغ 23 میلیون تومان تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی بازداشت شد. جالب این که در زندان نیز فسادهای خرم ادامه داشت. عمیدی نوری در کتاب«یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار» به این نکته هم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در مدتی که خرم در زندان بود شب‌ها به خارج از توقیفگاه خود می‌رفت و مشغول کسب بود. روزها هم توقیفگاه او در حقیقت محل کار او شده بود. خدا می‌داند در همان محل توقیفگاه او متجاوز از 40 میلیون تومان قرارداد مقاطعه‌کاری آسفالت با او بسته شد.» اما سرانجام با وساطت دربار و به ویژه ملکه مادر و برادران شاه از این اتهام فارغ شد. عمیدی نوری درباره حمایت‌های خاندان سلطنتی از خرم هم می‌نویسد: «وقتی پرونده آسفالت تهران در دیوان کیفر به شدت تحت رسیدگی بود، بازپرس دستور توقیف خرم و دفاتر او را داده بود، اما دربار برای فرار او دست و پا می‌زد زیرا بعضی از شاهپورها و اشرف در کارهای او شرکت داشتند.» به این ترتیب رحیم‌علی خرم با اتکا به پشتوانه‌ای قوی همچنان می‌تازید. او در طول حکومت پهلوی با حمایت‌های آشکار و پنهان خاندان پهلوی به ثروت افسانه‌ای دست یافته بود که او را در دریف افراد با نفوذ در بسیاری از معادلات اقتصادی کشور قرار می‌داد و خرم از حیف و میل و پایمال کردن بیت المال ابایی نداشت. سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شعبه سوم دادگاه انقلاب رحیم‌علی خرم را نمونه بارز مفسد فی الارض شناخت و به حکم این دادگاه خرم در سحرگاه 19 اردیبهشت 1358 به جوخه اعدام سپرده شد.

کد خبر 848155 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها تاریخ - اسناد پهلوی خبر ویژه کتاب - تاریخ تاریخ انقلاب اسلامی ایران تاریخ عمومی ایران فساد

دیگر خبرها

  • بیانیه ایپس آسیا در محکومیت تهاجم وحشیانه اسرائیل به غزه
  • واکنش محمد مهاجری به دلایل رد صلاحیت روحانی
  • روایت سیاوش اردلان از حضور اپوزیسیون کنار نیروهای پلیس آمریکا برای سرکوب دانشجویان
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • تاثیر مستقیم میکروپلاستیک‌ها بر تغییر هورمون و جنسیت جنین
  • ادعای حامیان رژیم اسرائیل: جورج سوروس پول اعتراضات دانشجویان در دانشگاه‌های آمریکا را می‌دهد!
  • سرلشکر سلامی: در عملیات وعده صادق هیچ ایرانی از واکنش دشمن نترسید
  • مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟
  • تشدید تنش در تفلیس/ پلیس با اشک‌آور معترضان را متفرق می‌کند!
  • شهید مطهری چهره‌ای ماندگار در عرصه جهاد تبیین